دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 37727
تعداد نوشته ها : 14
تعداد نظرات : 0
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
در روز 12 بهمن:
سه هزار دانش آموز استان تهران به حرم امام (ره) اعزام می شوند
کرج - خبرگزاری مهر: رئیس سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران از اعزام سه هزار دانش آموز این استان در روز 12 بهمن ماه به حرم مطهر امام خمینی (ره) خبر داد.

سید علی یزدیخواه در گفتگو با خبرنگار مهر در کرج با ارائه برنامه های اجرایی سازمان به مناسبت دهه فجر امسال اظهار داشت: این دانش آموزان از 27 منطقه سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران برای تجدید میثاق با رهبر کبیر انقلاب و آرمانهای وی به حرم امام اعزام می شوند.

وی افزود: به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی از طرف سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران 30 برنامه و طرح در سطح استان برگزار می شود.

این مسئول خاطرنشان کرد: برپایی ایستگاه های صلواتی در روز 12 بهمن ماه در حرم مطهر حضرت امام (ره)، برپایی نمایشگاه فرهنگی، هنری و خبری در روز 22 بهمن در خیابان آزادی، اجرای سرود همگانی در روز 22 بهمن در شهرستان کرج، نثار تاج گل و تهییه بیلبورد از دستاوردهای سازمان و برگزاری همایش آشنایی با اندیشه های امام (ره) رهبر معظم انقلاب از برنامه های ستاد دهه فجر سازمان است.

یزدیخواه بیان داشت: همچنین در این ایام نمایشگاهی تحت عنوان نمایشگاه جلوه 30 از دستاوردهای 27 منطقه آموزش و پرورش این استان، مدیریت استثنایی و نهضت سواد آموزی با 30 غرفه در محوطه سازمان برپا می شود.

رئیس سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران عنوان کرد: 30 همایش با عنوان "جوان ایرانی هویت ایرانی"، همایش استانی یاواره شهدای دانشجوی تربیت معلم، برگزاری همایشهای ورزشی و همایش فجر و سلامت از جمله همایشهایی است که در این ایام اجرا می شوند.
منبع " خبرگزاری مهر "
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387

12 بهمن آغاز به کار جشنواره‌های استانی شعر فجر
جشنواره‌های استانی سومین جشنواره بین‌المللی شعر فجر از 12 بهمن همزمان با دهه فجر در استانهای کشور برگزار می‌شود.
به گزارش خبرگزاری مهر و بنابر اعلام دبیرخانه مرکزی جشنواره جشنواره 12 بهمن همزمان با آغاز دهه فجر انقلاب اسلامی جشنواره‌های استانی شعر فجر در تمامی استا‌نهای کشور کار خود را آغاز می‌کنند.

مراسم شعرخوانی با حضور شاعران نام آشنای استانهای کشور نیز از برنامه‌های هر استان برای سومین دوره برگزاری این جشنواره است.

سومین جشنواره بین‌المللی شعر فجر از 10 بهمن تا 10 اسفندماه سال جاری در سراسر کشور برگزار می‌شود.

 منبع " خبرگزاری مهر "

دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
وحدت در انقلاب اسلامی
خبرگزاری "مهر" - گروه دین و اندیشه : هر جامعه ای نیاز به وحدتی در عین کثرت دارد. یعنی از یکسو باید به انسجام و امنیت اجتماعی اندیشید و از سوی دیگر تکثر و آزادیهای مشروع را به رسمت شناخت. در این مقال این نسبت نزدیک و مهم آزادی و امنیت یا وحدت و کثرت با تکیه بر پدیده مهمی چون: انقلاب اسلامی به بحث گذاشته می شود.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، وقتی در یک جامعه وحدت وجود نداشته باشد مانند شرایطی است که عده ای بر قایقی سوار شده باشند و هر کدام ناهماهنگ با دیگری پارو بزند. عدم هماهنگی و همکاری یا وحدت کلی در پیش بردن کشتی جامعه در بین اعضای آن یکی از بنیادی ترین دلایل فروپاشی، عقب ماندگی و یا اضمحلال یک جامعه است.

یک جامعه برای بقای خویش به انسجام اجتماعی و وحدت کار ساز نیازمند است. بدین معنی که برای هر یک از اقوام ایرانی از بلوچ و کرد گرفته تا ترک و عرب، ایرانی بودن مهمتر از نوع قومیت است. تعلق داشتن به گروه بزرگتر که جامعه است تا گروه کوچکتر که وضعیت محدودتری است از اهمیت شایانی برای جامعه برخوردار است و این امر باید همیشه همراه با یک حس هم وطنی و غرور نیز باشد. این حس تعلق به یک جامعه خاص و تعریف شده، جدا از همه ویژگیهای قومی، گروهی و محلی که می تواند وجود داشته باشند از دلایل بقای یک ملت در تاریخ است. به عنوان مثال اگر ما به تاریخ ایران مراجعه کنیم این ایرانی بودن باعث شده است که فرهنگ ایرانی بتواند در مقابل هجوم اقوام قومها و فرهنگها مقاومت کند.

به گزارش "مهر"، انقلاب اسلامی به وجهی دوگانه هم زاییده وحدت بود و هم آورنده وحدت چرا که انقلاب اسلامی با بروز جلوه ای از وحدت گروهها و قومیت ها نیرو گرفت و توانست مرحله به مرحله از سال 42 به بعد رشد کند تا اینکه در سال 57 با انسجام در رهبری به پیروزی برسد. از سوی دیگر خود شرایط انقلابی باعث بروز یکسری از تعارضات گروهها و سازمانها؟ شد که در مراحل بعد همین انقلاب و روح حاکم بر آن باعث وحدتی قویتر گردید.

انقلاب اسلامی با ورود به جنگ دوران تثبیت، وحدت اجتماعی را گذراند و کلیه گروهها در جنگ در شرایطی کاملاً مؤثر و برابر از کشور و ملتی دفاع کردند که انقلاب به آن ماهیت و هدفی جدید و متفاوت بخشیده بود.

یکی از مشکلات جوامع در طول تاریخ ترس از بروز گسیختگی نرم و پنهان بوده است. یک نوع عدم همبستگی که با زمینه های فرهنگی و اجتماعی آغاز می شود و چهره ای غیر ملموس دارد. این آفت اجتماعی فقط در شرایطی فعالیت می کند که عدم اجماع سیاسی در جامعه وجود داشته باشد. این خود ناشی از برنامه ریزی های متضاد و ناهماهنگ، سیاستهای اعلامی غیر عملی، عدم توجه به ارزشهای محلی و منطقه ای ، سعی در دگرسازی در جامعه و موارد دیگر است. درمان آن هم به پرورش فعالیتهای اجتماعی و مشترک، تزریق احساس تاریخی مطابق با واقع و نشات گرفته از تمام ابعاد فرهنگی یک ملت است. الگوسازی، پرورش و آموزش متوازن و هماهنگ با وحدت و شناساندن گروههای مرجع به واقعیت فرهنگی یک ملت بستگی دارد.

انقلاب اسلامی با توجه به مبانی جامعه شناختی وحدت و انسجام اجتماعی یک نوع هماهنگی با وحدت تاریخی ایرانیان دارد اما آنچه بیشتر در مورد این انقلاب مطرح است که فضای فرهنگی ملت ایرانی برای بالندگی بیشتر نیاز به حل تعارضات منطقه ای دارد تا بتواند با تبادل فرهنگی بیشتر در منطقه جایگاه مناسبتری پیدا کند.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، وحدت برای بقای یک جامعه امری لازم است اما برای توسعه امری کافی نیست چرا که برای توسعه، وحدت و انسجام در ویژگیهای فردی و جمعی متوازن با شالوده های توسعه نیز نیاز است. ویژگیهایی که هر ایرانی با هر قومیتی که دارد باید واجد آن باشد که از جمله آنها منظم بودن، عقلانی بودن در مقایسه با احساسی بودن، روح همکاری جمعی و کارگروهی داشتن، دقیق بودن، داشتن روحیهارزش قائل شدن برای دیگران و خیلی از موارد دیگر، از مشخصه های فرهنگی توسعه است. یعنی اینکه هیچ جامعه ای بدون سرمایه های انسانی آنهم واجد ویژگیهای خاص نمی تواند توسعه ای متناسب و متوازن بیاید.

جوامع برای رشد باید مرحله ملت سازی را گذرانده باشند و مجمع الجزایری از قبایل و گروهها نباشند. این بدین مفهوم است که در عین حفظ تنوع و تفاوت گروهها در یک جامعه باید شرایطی به وجود آیند که منافع گروهها هماهنگ با منافع کلی جامعه باشند و تفاوتی نکند که چه گروهی بر دولت حاکم می شود.

در پایان باید گفت که وحدت مداوم به معنی هماهنگی منافع گروهها با منافع کلی جامعه است که نیاز به نگاهی ساختاری و سیستمی دارد تا نگاهی خطی و تک بعدی.
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
منشاء قدرت در انقلاب اسلامی
خبرگزاری "مهر" - گروه دین و اندیشه : هرچند انقلاب اسلامی به پاره ای از نقاط مثبت مدرنیته و غرب سر تأیید نشان می دهد با مؤلفه هایی از آن در تعارض قرار می گیرد. یکی از این نقاط تعارض ، مخالفت با تعبیر تسلط گرایانه از قدرت است. این شکاف در مقالی که پیش رو دارید بیشتر بسط می یابد.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، انقلاب اسلامی به دنبال یکسری تحولات اجتماعی و تعارضات ممتد اجتماعی شکل گرفت. قانون اساسی جمهوری اسلامی منشای الهی قدرت را به رسمیت شناخت و مردم را به پیروی از قرآن ، سنت و علمای دینی فراخواند. این نوع توجه به بنیاد قدرت ، ساختاری را به وجودآورد که به نفی نظامهای بیگانه غرب و شرق انجامید و در شعار نه غربی، نه شرقی متبلور شد.

ایجاد نظام سیاسی بر اساس منشای الهی قدرت، تعارضاتی جدی در نظام بین المللی به وجود آورد و باعث هماهنگی هر دو جبهه بر ضد ایران، یعنی همان انقلاب اسلامی شد. بخصوص که این امر با تأکید سران نظام اسلامی برای صدور انقلاب تشدید می شد و همراهی کشورهای عربی منطقه را نیز به همراه داشت. قدرت در اندیشه های غربی از ساختار اجتماعی به وجود می آید. مثلاً در اندیشه لیبرالیستی بر اساس قرارداد اجتماعی که بین مردم و نظام حاکم بسته می شود قدرت در اختیار حاکمان قرار می گیرد، البته قراردادی ضمنی که متصور می شود. در اندیشه مارکسیستی - سوسیالیستی، قدرت بیشتر بر اساس تولید و ارزش افزوده و مناسبات اقتصادی شکل می گیرد. این فرآیند تولید و توزیع است که ساختار سیاسی را شکل می دهد. اصولاً اندیشه های سوسیالیستی برای اصلاح ساختار قدرت بر اساس تولید به وجود آمد تا بتواند طبقه واقعاً مولد را در جایگاه برتر سیاسی و اجتماعی قرار دهد و طبقات مسلط را که بر اساس سوءاستفاده از قدرت تولیدی طبقه کارگر به وجود آمده بودند از بین ببرد. البته در ساختاری که پیش بینی می کرد خودش در اثر تعارضات به وجود می آید و طبقات حذف می شوند و جامعه ای برابر شکل می گیرد.

به گزارش "مهر"، قدرت یکی از اصطلاحاتی است که بکرات در بررسیهای علم سیاست استفاده می شود. در زندگی مدرن، همه چیز بر قدرت استوار است. قدرت توانایی حرکت دادن فردی با جمعی انسانها در جهت مطلوب از طرق گوناگون است. در جهان غرب قدرت هم به عنوان وسیله و هم به عنوان هدف تعریف و مشخص می شود و زندگی چه در بعد فردی و چه در بعد جمعی مبارزه برای قدرت است؛ قدرتی که در هر حالت مثبت است و ناپاک شمرده نمی شود. قدرت در چارچوب سیاست غرب امری عینی ، واقعی ، پاک و توسعه طلب است.

قدرت در اندیشه های واقع گرایانه که بر بیشتر نظام سیاسی اروپایی و آمریکایی حاکم است وجهی رایج است و اصول خاص خود را دارد که در مفاهیمی چون توازن قدرت به عنوان شیوه ها و مدیریت، تأکید هر چه کمتر بر ایدئولوژی و جدایی آن از سیاست چه در رفتار داخلی و چه در رفتار بین المللی ، همبستگی قدرت مدار، بدبینی، تاریخی، اخلاقی مسئولیت جدا از اخلاق کلی و فردی ، دولت محوری دموکراتیک و ناپاکی سرشت بشر جلوه می کند.

قدرت در قانون اندیشه های شرقی و غربی تفاوتهای زیادی با قدرت در اندیشه اسلامی دارد. قدرتهای از نوع مدرن غربی ، قدرتی اقتصادی، منفعت محور، رقابتی ، فعال برای افزایش به هر جهت ، سرکوبگر و منازعه جو، اصیل، نظامی و غیر اخلاقی است اما مهمترین تفاوت یا به نوعی بیناین ترین تفاوت منشاء قدرت این است که در اندیشه اسلامی الهی و آسمانی است و در اندیشه سیاست غرب زمینی است.

به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه "مهر"، قدرت در انقلاب اسلامی یک وسیله است برای بنیادگذاردن جامعه ای اسلامی که ویژگیهای خاص خویش و متفاوت با جامعه غربی را دارد. البته قدرت انقلاب اسلامی بنیادی الهی و واقعیتی زمینی دارد یعنی ماهیتی پاک و هدفمند دارد اما جلوه ای مردمی و مردم سالار پیدا می کند . بدین جهت امری تحمیلی نیست برخلاف غرب که هر قدرت مسلط را می پذیرد و با آن کار می کند در اندیشه انقلاب اسلامی قدرت در هر حالت پذیرفته نیست، بلکه باید در فرآیندی که با خواست مردم همراه است قدرت متبلور بشود آن هم به وجهی که سرکوبگر نباشد بلکه بنیادی جامعه شناختی و فراگیر داشته باشد.

در اندیشه اسلامی بویژه تشیع هیچ وقت امری به وسیله اینکه بر اساس زور شکل گرفته است مشروعیت نمی یابد بلکه بر اساس اندیشه ای پیشینی که اصولی فرا انسانی دارد مشروعیت دارد. این رویکرد اندیشه های پیشینی را که بر اساس رویه های شکل گیری قدرت و نظامهای سیاسی است نمی پذیرد. به عنوان مثال تشیع هیچ وقت قواعدی تاریخی مثل اندیشه تسلط، اجماع نخبگان ابزاری سیاسی ، جانشینی، ولیعهدی و شورایی را نمی پذیرد و بنیاد حاکمیت وقدرت را به خداوند نسبت می دهد که در مجرای انسانی براساس اصول امامت و رهبری شکل می گیرد.

در انقلاب اسلامی اصل بر حالکمیت امام الهی است که بعداً به علمای دین واگذار شده است اما این حاکمیت و قدرت در صورتی بروز می کند که مردم بخواهند یعنی ایکه پذیرش مردم اصل اعمال قدرت است اما در غرب قدرت بر اساس تقسیم بندی مسئولیت و نوعی حاکمیت جمعی، که به صورت ضمنی قدرت را به گروه خاصی واگذار می کند شکل می گیرد و اصولاً قدرت ریشه ای عام گرایانه و مردمی دارد. این تفاوت بنیادین منشای قدرت بین اسلام و غرب خود باعث تعارضات جدی بین این دو شده است چرا که غربیها در پی حذف دین از عرصه قدرت هستند و با توجه به سوابق تاریخی خود از تسلط دین بر سیاست واهمه دارند. بر این اساس است که جامعه غرب به واکنشهای شدید و همراه با نگرانی به انقلاب اسلامی می نگرد و به کوچکترین بروندادهای انقلاب اسلامی به جامعه بین المللی نگران است. تجربه تلخ تسلط کلیسا بر غرب و بویژه دوران سیاه درگیریهای مذهبی در اروپا و همذات پنداری غرب در این حوزه باعث شده که غرب کهکشانی ترین واکنشها را به انقلاب اسلامی داشته باشد.

قدرت در انقلاب اسلامی بر اساس بنیادهای تشیع، امری قدسی، پاک و عادلانه است که در پی ایجاد جامعه ای توحیدی است که هر کس در هر جایگاهی مسئول است و هیچ وقت قدرت غیر اخلاقی نیست. کاربرد قدرت در جامعه ملی و بین المللی باید بر اساس هدفی خاص باشد و آن هم به صورتی نرم و فرهنگی.
منبع " خبرگزاری مهر "
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
فاطمه نواب صفوی:
کمک به مردم فلسطین خواسته اصلی "نواب" از مسلمین بود
ساری - خبرگزاری مهر: فرزند ارشد شهید نواب صفوی با اشاره به اینکه حجت الاسلام نواب دارای دید وسیع و قاطع در مبارزه با اسرائیل و صهیونیست بود، اظهار داشت: کمک به مردم فلسطین خواسته اصلی نواب از مسلمین بود.

به گزارش خبرنگار مهر، سید فاطمه نواب صفوی جمعه شب درمراسم گرامیداشت شهادت نواب صفوی در بهشهر افزود: آنچه از پدر در ذهن دارم ابهت و بزرگی و رشادت ایشان است، من در دوران شهادت پدرم پنج سال داشتم و در همان زمان نیز تاثیر اندیشه های بلند پدرم را در رژیم احساس می کردم.

سید فاطمه نواب صفوی افزود: برای ملاقات با پدر، همراه مادر و خواهرم به زندان رفته بودیم که به یاد دارم در آن زمان بازرسیهای متعددی از ما به عمل آمد و به دلیل هراسی که از پدر داشتند تا رسیدن به پدر در دو طرف سالن سربازان رژیم با سرنیزه به سمت ما نشانه رفته بودند و من که بچه خردسالی بودم سرنیزه ها را به اندازه قد خود فرض می کردم.

فرزند شهید نواب در بیان رشادتهای پدرخاطر نشان کرد: آنچه از ایشان به یاد دارم تاکید ایشان بر کمک به مردم بی دفاع فلسطین و تاکید بیشتر بر فلسطین اسلامی بوده است و اینکه فلسطین مسلمان است و متعلق به تمام مسلمانان جهان و فلسطین عربی معنا ندارد.

سید فاطمه نواب افزود: تمام زندگی بعد از پدر در آن دوران خفقان شاهنشاهی با بودن مادری بزرگوار که با سخنرانیها و تظاهرات خود در زمان زندانی بودن پدر روشنگر راه ما بود ، طی شد.

اعراب با سکوت در مقابل جنایان غزه نابودی خودشان را رقم می زنند

وی با بیان اینکه در حال حاضر خون بشریت از چنگال اسرائیل می چکد، خاطر نشان کرد: خموشی اعراب و کشورهای اسلامی بی معناست وآنها در واقع نابودی خودشان را رقم می زنند.

نواب همچنین اظهار داشت: اسرائیل و سردمداران صهیونیست با تمام توان خود برآنند تا بر بهترین سرزمین خاورمیانه تسلط یابند سرزمین مقدسی که جایگاه بسیاری از انبیاء و اولیاست و وظیفه ما مسلمانان بیزاری جستن از اسرائیل و حمایت از فلسطین است.

سید مهدی عبد خدایی از همرزمان شهید نواب نیز در سخنانی تنها حکومت دینی و اسلامی جهان را ایران خواند و افزود: افتخار ما این است که شهید نواب شهید تشیع و شهید هویت مردم ایران است.

وی با بیان اینکه اولین شکوفایی تشیع در جنوب لبنان بوده است، گفت: تشیع از لبنان به دیگر بلاد رسوخ کرده است و روح نواب در فلسطین اثر کرده و فلسطین با فکر اسلام و قرآن می جنگد نه عرب و ما نیز به عنوان یک مسلمان از آنان حمایت می کنیم .

خانم هیام از مسلمانان جنوب لبنان نیز در ادامه اظهار داشت: نهضت و انقلاب شهید نواب در سراسر جهان طنین انداز شده و ملت ایران باید قدر خود را بداند و در وضع خطرناک فعلی جهان موضع گیری خاص اتخاذ نماید.

وی گفت: غزه و فلسطین امروز بیش از هر زمان دیگری به اتحاد ملت ایران نیازمند است و اگر صدها هزار راهپیمایی و تظاهرات ضد صهیونیستی در سراسر جهان رخ دهد، بی تاثیر است ولی اگر 10 هزار ایرانی علیه اسرائیل تظاهرات نمایند صهیونیست و آمریکا 100 روز به این موضع گیری فکر می کند زیرا ایستادگی ملت ایران برای صهیونیست خطرناک است.

کشورهای عربی بالهای صهیونیست برای پرواز شده اند

هیام با بیان اینکه در حال حاضر کشورهای عربی بالهای پرواز صهیونیست برای نابودی غزه و فلسطین شده اند، خاطر نشان کرد: اسرائیل قدرتی ندارد وضعیف تر از آن است که بتوانیم به آن فکر کنیم.

وی ادامه داد: شهدای ما الگو برای تمام بشریتند و بهترین الگوهای زمان را در ایران داریم و همین شهدای ایران بهترین الگو برای جهان اند و ما مردم لبنان هر آنچه داریم به برکت وجود ایران و امام راحل و رهبریت و شهداست.

وی همچنین اذعان داشت: ملتی که حسین (ع) و زینب (س) وعلی (ع) را ندارد، نمی تواند به روز شود زیرا الگوی انسانیت ندارد و اسرائیل نیز با عدم انسانیت خود به چنین فجایعی در غزه دست زده است.

هیام گفت: آنچه در غزه می گذرد ناشی از سازش بعضی از کشورهای عرب با اسرائیل است و اسرائیل خبیث است و خبیث تر از آن حکام عربند که با او همراهی می کنند.
منبع " خبرگزاری مهر "
دسته ها :
شنبه بیست و هشتم 10 1387
قطع دخالت آمریکایی‌ها در امور نظامی ایران

دخالت آمریکایی‌ها در امور نظامی و ارتش ایران از نقاط ضعف ارتش شاهنشاهی بود که به عنوان لکه ننگی در تاریخ کشور و ارتش ایران محسوب می‌گردد. از آن جا که رژیم پهلوی وابسته و متکی به آمریکا بود و پشتوانه مردمی نداشت، طبیعی بود که از ارتش به عنوان اهرم فشار و قدرتی برای حفظ پایه‌های رژیم استفاده شود. در این راستا آمریکا تمام تلاش خود را در جهت تسلط بر ارتش ایران و به کار گرفتن آن در راستای اهداف منطقه‌ای و جهانی خود و حتی حفظ رژیم سلطنتی پهلوی معطوف می‌داشت.

در واقع آمریکا به نقش کلیدی ارتش ایران چه برای حفظ رژیم پهلوی (به عنوان رژیم دست نشانده آمریکا) و چه به عنوان یک پایگاه و بازوی نظامی آمریکا در منطقه حساس و حیاتی خلیج فارس و نیز یکی از حلقه‌های امنیتی و دفاعی در برابر اتحاد جماهیر شوروی سابق به خوبی پی برده بود، لذا تلاش می‌کرد با قاطعیت و هر وسیله ممکن و در عین حال با ظرافت خاص بر همه ارکان اساسی ارتش نظارت و تسلط لازم را داشته و آن را به طور کامل در اختیار اهداف و سیاست‌های خود قرار دهد. ابعاد دخالت‌های آمریکا در امور نظامی و ارتش ایران بسیار گوناگون و متنوع بود که در این جا فقط به چند مورد آن اشاره می‌کنیم.

حضور گسترده نظامیان آمریکایی در ارتش ایران

یکی از دخالت‌های آمریکاییان در امور ارتش ایران، حضور گسترده ی نظامیان آمریکایی در ایران بود. در ایران نزدیک 30 هزار نظامی خارجی، مشغول کار بودند؛ یعنی در برابر هر 6 نظامی ایرانی، یک آمریکایی در ارتش ایران وجود داشت و تا پیروزی انقلاب، مشاورین (مستشاران) نظامی ارتش ایران دو برابر (یعنی 60 هزار نفر) بود. بدیهی است این حضور گسترده ی و حتی خود را در رنگ و لباس صاحب‌خانه درآوردن بی‌جهت نبود، بلکه به منظور دخالت‌های گوناگون در امور ارتش ایران سازماندهی شده بود.

در این رابطه، ویلیام سولیوان آخرین سفیر آمریکا در ایران در خاطرات خود چنین می‌نویسد: «از آن‌جایی که افسران عالی‌رتبه و مقامامت نظامی آمریکایی مرتباً به ایران رفت و آمد می‌کردند و مسافرت‌های آن‌ها به ایران هم معمولاً با تشکیل مجالس مهمانی و پذیرایی همراه بود، ما فرماندهان نیروها و افسران ارشد ایرانی را غالباً در این مجالس و مهمانی‌ها می‌دیدیم.» ١

سولیوان در بخش دیگری از خاطرات خود می‌نویسد: «آمریکایی‌ها... توجه زیادی به نیروهای مسلح ایران معطوف داشتند.... میسیون نظامی آمریکا در ایران هم، وضع منحصر بفردی داشت. تفاوت میسیون نظامی آمریکا در ایران با هیأت‌های نظامی در سایر کشورهای جهان این بود که پرسنل نظامی آمریکا در ایران عملاً جزو نیروهای مسلح ایران به شمار می‌آمدند و در اواخر سلطنت شاه به استثنای شش نفر از افسران ارشد آمریکایی بقیه مستشاران و کارکنان آمریکایی نیروهای مسلح ایران، حقوق بگیر دولت ایران بودند. حقوق و مزایا و هزینه ایاب و ذهاب و مخارج تحصیل فرزندان آن‌ها از طرف دولت ایران تأمین می‌شد و علائمی که روی اونیفورم آن‌ها دوخته می‌شد، آن‌ها را عضو خانوادة نیروهای مسلح ایران به شمار می‌آورد.» ٢

کسب اخبار از اوضاع ارتش

یکی از اهداف حضور گسترده نظامیان آمریکا در ایران و از مصادیق دخالت‌های نابجای آنان در امور نظامی و ارتش ایران، کسب اخبار و اطلاعات از اوضاع ارتش و سایر نیروهای مسلح بود. دستیابی به اخبار ارتش ایران آن هم از نزدیک و بدون واسطه به منظور برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در امور ایران برای آمریکا بسیار حائز اهمیت بود.

در این رابطه ویلیام سولیوان نیز در خاطرات خویش با اشاره به رابطه نزدیک با نظامیان ایران، چنین اعتراف می‌کند: «به خاطر این رابطه نزدیک و به واسطه اهمیتی که نیروهای مسلح در بافت کلی حکومت ایران داشتند، ٣ اخبار و مسائل مربوط به ارش ایران را با توجه و علاقه خاصی دنبال می‌کردم. کمی پس از ورود به تهران با فرماندهان و مقامات ارشد ارتش ایران تماس‌هایی برقارا کردم و ضمن اشنایی با آن‌ها از سازمان و فرماندهی نیروهای مسلح ایران آگاهی یافتم.» ٤

تربیت آمریکایی نظامیان ایران

از دیگر دخالت‌ها و برنامه‌های آمریکا برای تسلط هرچه بیشتر بر ارتش ایران تربیت و پرورش نظامیان ایرانی متناسب با اهداف و سیاست‌های خود بود. آن‌ها تلاش می‌کردند نظامیان ایران را آمریکایی بار بیاورند. لذا تربیت و پرورش نظامیان ایرانی را چه از نظر سیاسی و چه از نظر فرهنگی، منطبق با آداب و رسوم آمریکایی و اهداف خود صورت می‌دادند. به همین جهت علاوه بر این که برخی از نظامیان ایرانی دوره‌های آموزشی خود را در آمریکا طی می‌کردند، به بهانه‌های مختلف، در قالب تورهای مسافرتی به آمریکا اعزام می‌شدند تا از فرهنگ آن‌ها تأثیر بپذیرند.

مستشاران آمریکایی در انتخاب افراد برای اعزام به آمریکا نقش تعیین کنده‌ای داشتند و پس از بازگشت افسران آموزش دیده ایرانی در آمریا نیز، وظیفه تعیین پست و مقام این افسران بر عهده مستشاران آمریکایی بود. در تاریخ 11 اردیبهشت 1327 اولین گروه از افسران و درجه‌داران نیروی هوایی ایران به قصد کسب آموزش‌های ویژه، راهی آمریکا شدند. تا سال 1353 تعداد 11000 نفر از افسران و پرسنل نظامی ایران در آمریکا آموزش دیدند. این تعداد، غیر از افسرانی بود که از طریق پلیس ایران برای آموزش به آمریکا اعزام شده بودند. علاوه بر این آمریکا در مورد آموزش افسران ایرانی توسط ارتش اسرائیل، قراردادهایی با دولت اسرائیل منعقد کرده بود. ٥

آمریکایی‌ها در طی دوره‌های آموزشی مختلف چه در کشور خود و چه در ایران، به جد تلاش می‌کردند تا نظامیان ایرانی نسبت به فرهنگ خود احساس حقارت کرده و فرهنگ آمریکایی را به عنوان فرهنگ برتر و مترقی‌تر در همه ابعاد وجودی خویش نفوذ و رسوخ دهند. به همین دلیل هنگامی که مقامات آمریکایی می‌خواستند با رضایت خاطر از یک نظامی ارشد ایرانی یاد کنند، تربیت آمریکایی او و عشق و شیفتگی او به آمریکا به عنوان یک ویژگی مثبت و برجسته ذکر می‌کردند.

در این رابطه ژنرال هایزر در خاطراتش پیرامون مأموریتی که به ایران داشته است، می‌نویسد: «... سپس به سمت پایگاه نیروی هوایی رفتیم. قصد ما دیدار دوست خوبم تیمسار امیر حسین ربیعی بود... ربیعی مثل همیشه دوستانه از من استقبال کرد... او در آمریکا تربیت شده بود. همواره به آن کشور عشق می‌ورزید.» ٦ هایزر در بخش دیگری از خاطرات خود می‌نویسد: «... فرمانده نیروی دریایی ایران دریاسالار کمال‌الدین میرحبیب‌اللهی بود. او نیز بیش از دو سال بود که این پست را اداره کرده بود... به نظر می‌رسید که او از ارزش‌های غرب را بهتر از دیگر رهبران نظامی درک کرده بود... اغلب تعلیمات او در نیروی دریایی امریکا بود. به همین علت نیز دارای پیوند نزدیکی با امریکا بود و به تازگی برای حفظ سلامتی همسر و فرزندانش آن‌ها را به آمریکا فرستاده بود.» ٧

به دلیل همین تربیت مریکایی نظامیان ایران بود که حضرت امام خمینی(ره) در دوران مبارزه به عنوان یکی از اشکالات رژیم پهلوی به آن اشاره کرده و آن را مورد انتقاد قرار می‌دادند. حضرت امام (ره) می‌فرمودند: «ارتش ما را یک ارتش غیرملی و متکی بر غیر تربیت کردند.»، ٨ «ما می‌خواهیم یک ارتش مستقل داشته باشیم. یک ارتش که مربوط به غیر نباشد، مربوط به ملت باشد... ما می‌خواهیم ارتش ما آزاد باشد، اسرائیل در آن تصرف نکند، آمریکا در آن تصرف نکند. » ٩

استفاده از ارتش ایران به عنوان بازوی نظامی آمریکا در منطقه

استفاده از ارتش ایران به عنوان بازوی نظامی در منطقه، از دیگر مداخلات آمریکا در امور نظامی و ارتش ایران در دوران قبل از انقلاب بود. از آن جا که منطقه خلیج فارس به عنوان یک منطقه حساس و استراتژیک برای آمریکا اهمیت زیادی داشت و همچنین به منظور مقابله با خطرات بلوک شرق و این که کشور ایران به عنوان مرکز قدرتمند کمربند امنیتی در برابر دستیابی شوروی سابق به آب‌های گرم محسوب می‌گردید، نقش حیاتی ایران در نظر آمریکایی‌ها صد چندان کرد. به همین دلیل آمریکا تلاش می‌کرد با در دست گرفتن ارتش ایران و تسلط یافتن بر آن، ارتش شاهنشاهی به عنوان یک اهرم قدرت برای اهداف خود در منطقه استفاده نماید. کشورهای منطقه نیز عملاً به ارتش شاهنشاهی ایران به عنوان یک نیروی نظامی آمریکا و یا حداقل مطیع سیاست‌های آمریکا نگاه می‌کردند.

مقامات آمریکایی نیز از بیان این مداخله و سوء استفاده از ارتش ایران ابایی نداشتند. برای مثال ژنرال هایزر یکی از دلایل مأموریت اعزام به ایران در آخرین روزهای عمر رژیم پهلوی را چنین بیان می‌کند: «نیروی نظامی ایران در منطقه خلیج فارس برای منافع جهان غرب بسیار حیاتی بود.» ١٠ همان طور که ملاحظه می‌شود، این جمله ژنرال هایزر عمق وابستگی ارتش شاه به غرب و ابزار دست آمریکا بودن ارتش شاهنشاهی را نشان می‌دهد.

دخالت در امور خرید تسلیحات ایران

از دیگر مصادیق بارز دخالت آمریکاییان در امور نظامی و ارتش ایران، مداخله در سیاست‌ها و برنامه‌های خرید سلاح ایران از خارج بود. آن‌ها که خود را مالک بی‌رقیب و شریک ارتش ایران می‌پنداشتند، خود را مستحق تعیین تکلیف برنامه‌های خرید سلاح ایران می‌دانستند. آمریکاییان با صراحت کامل برای شاه و فرماندهان ارشد ارتش مشخص می‌کردند که باید چه سلاحی، به چه میزان، به چه قیمت و از کجا (که غالباً از خود آمریکا بود) خریداری نمایند.

آن‌ها حتی از بیان این مداخله صریح نیز ابایی نداشتند. مثلاً جرج بال معاون سابق وزارت خارجه آمریکا می‌گوید: «از سال 1332 که شاه به قدرت بازگشت تا سال 1351 ما شاه را به طور کامل تحت نظارت داشتیم. این ما بودیم که می‌گفتیم شما به فلان سلاح احتیاج ندارید یا به فلان سلاح احتیاج دارید. بدین ترتیب در طول 19 سال، کل اسلحه‌ای که شاه از آمریکا خریداری کرد از یک میلیارد و 300 میلیون دلار تجاوز نمی‌کرد ولی بعد از آن که نیکسون و کیسینجر به او اختیار دادند، میزان خرید اسلحه شاه از آمریکا به مدت 70 سال، 40 برابر شد.» ١١

بدون تردید هدایت‌ها و دخالت‌های آمریکا بیان در برنامه‌های خرید سلاح ایران به گونه‌ای بود که اولاً ارتش ایران از نظر تسلیحات وابسته و متکی به آمریکا باشد، ثانیاً آمریکاییان با فروش اسلحه خود درآمد خوبی کسب نمایند. ثالثاً ارتش ایران از نظر به کارگیری سلاح‌ها، وابسته به نظامیان و مستشاران آمریکایی باشند. رابعاً ارتش ایران سراغ دیگر کشورها نرود.

در نتیجه تسلط نظامی آمریکا و مداخله در امور خرید سلاح ایران، مخارج نظامی مراتب افزایش می‌یافت. ازسال 1335 تا 1348 مخارج نظامی 35 تا 40 درصد کل بودجه را در بر می‌گرفت. در بودجه سال 1355 پرداخت‌های نظامی 4/525 میلیارد ریال یعنی بیش از 5/4 برابر برابر بودجه نظامی سال 1353 بود و در بودجه سال 1357 مخارج نظامی به 556 میلیارد ریال رسد. شاه در مصاحبه‌ای در سال 1976 (1355) اقرار کرد ایران سالانه 8 میلیارد دلار یعنی 27 درصد کل بودجه را صرف مخارج نظامی می‌کند.

وی اضافه می‌کرد که ارزش و قیمت سلاح‌هایی که ما از آمریکا خریداری می‌کنیم مرزی ندارد و مرتب تغییر می‌کند. سیاست تسلیحاتی شاه نه تنها از نظر اقتصادی، نتایج منفی داشت، بلکه سبب می‌شد تا مقدار زیادی از درآمد نفت از دست برود و بالاتر از این، صنعت نظامی و قوای مسلح ما تحت نظارت و تسلط دولت آمریکا درآید. زیرا ارتش ایران قادر نبود سلاح‌های خریداری شده را بدون کمک و اجازه مشاورین و متخصصان آمریکایی به کار ببرد. ١٢

فساد نظامیان آمریکا در ایران

علاوه بر انواع مداخلات آمریکا در امور نظامی و ارتش ایران، حضور نظامیان آن‌ها در ایران نیز همراه با انواع فساد اخلاقی و ایجاد مزاحمت برای نوامیس مردم بود. این فساد اخلاقی در سال‌های آخر عمر رژیم پهلوی بیشتر و گسترده‌تر شده بود و در شهرهای مختلف کشور، نظامیان آمریکایی به فساد و شهوت‌رانی پرداخته و در جلسات و میهمانی‌های خوشگذرانی و عیاشی مختلف به نوامیس مردم تعرض می‌کردند. این فساد سابقه طولانی داشته و از اوایل سلطنت پهلوی شروع شده و در حال گسترش بود.

در این رابطه ارتشبد سابق حسین فردوست در خاطرات خود می‌نویسد: «در اوایل سلطنت محمدرضا که ایران توسط ارتش‌های سه‌گانه متفقین اشغال شده بود، آمریکایی‌ها در خیابان امیرآباد یک باشگاه داشتند که مخصوص افسران و درجه‌دارانشان بود. روزانه به هر کدام از آن‌ها یک بسته به عنوان جیره غذایی می‌دادند که هر بسته برای مصرف 5 الی 6 نفر کافی بود. در هر یکگ از این بسته‌ها انواع و اقسام کنسروها، انواع نان، ویتامینی که باید روزنامه مصرف می‌کردند، دو بطری ویسکی و دو بسته سیگار خوب بود. آمریکایی‌ها به سرعت باشگاه امیرآباد را به مرکز فحشاء تبدیل کردند. کامیون‌های آمریکایی به مرکز شهر می‌آمدند و دخترها را جمع می‌کردند و به باشگاه می‌بردند. دخترهایی که به این اوضاع تمایل داشتند، صف می‌کشیدند و منتظر می‌ماندند. مثل این که در صف اتوبوس هستند. کامیون‌های روباز ارتش آمریکا می‌آمد و حدود 200 الی 300 دختر را سوار می‌کرد و می‌برد. آمریکایی‌ها هر چند پول نداشتند، ولی با همین بسته‌ها دخترها را راضی می‌کردند.

من با یکی از کسانی که به باشگاه می‌رفت آشنایی داشتم و دیم که در انبار خانه او تا زیر سقف از این بسته‌ها چیده است. هر روز که می‌رفتند یکی دو بسته می‌گرفتند. این بسته‌ها قیمت گرانی داشت و خرید و فروش می‌شد. یکی از کسانی که با آمریکایی‌ها می‌رفت، خاله محمدرضا پهلوی بود. من به او بارها گفتم که این کار صحیح نیست و عمل شما در شأن فاحشه‌های کنار خیابان است. خاله محمدرضا خیلی رک و صریح می‌گفت: خیر، افرادی در باشگاه هستند هم تیپ ما هستند و هیچ اشکالی ندارد.» ١٣

فساد نظامیان آمریکا و تأثیرگذاری آن بر فرهنگ مردم، برای بسیاری از ایرانیان حتی برخی طرفداران آمریکا آزاردهنده بود، آنها با قشر خاص مرفه و پولدار ایرانی تماس داشتند. ویلیام شوکراس و جیمز بیل در کتاب‌هایشان نقل کرده‌اند: «یکی از بدترین نقاط از این لحاظ اصفهان بود.... در ایام تعطیلات مذهبی یا عزاداری‌ها، آمریکاییان میهمانی‌های مفصل ترتیب می‌دادند و صدای بلندگوی دستگاه‌های استریو در همه جا پخش می‌شد و خوشگذرانی‌های مست، تلوتلو خوران از این محل به آن محل می‌رفتند.» ١٤

جیمز بیل می‌نویسد: «سه زن آمریکایی که بیکینی پوشیده بودند در مسجد جمعه اصفهان به گردش پرداختند و ضمن خنده و گفتگو با صدای بلند و ایجاد اشاره به این مکان مقدس اوقات خوش خود را طی کردند. زنان آمریکایی با لباس‌های شیک در یک رستوران مجلل شهر به این دلیل که انجام سرویس کند بوده، میزی را واژگون کردند و یک آمریکایی در مشاجره‌ای بر سر کرایه، گلوله‌ای به مغز یک راننده تاکسی شلیک کرد.» ١٥

کاپیتولاسیون

از دیگر حقوق تبعیض‌آمیز و غیرعادلانه‌ای که برای مستشاران آمریکایی و اعضاء خانواده آنان در نظر گرفته شده بود، مصونیت از تعقیب قضایی در ایران بود. هر قدر وابستگی رژیم شاه به آمریکا بیشتر می شد، خواسته‌های نامشروع آمریکا نیز فزونی می‌گرفت. در سال 1340 آمریکا درخواست اعطای مصونیت سیاسی به مستشاران نظامی و اعضای خانواده‌هایشان را نمود تا در صورت ارتکاب هر گونه جرمی از طرف آن‌ها، دادگاه‌های ایران نتواند آنان را محاکمه کنند. در واقع بر دیگر یک ابرقدرت درخواست برقراری کاپیتولاسیون را برای اتباع خویش می‌نمود. رژیم پهلوی نیز به خواسته ناحق ارباب خویش تن در داد. در این جا بود که امام خمینی(ره) شجاعانه به صحنه آمد و با ایراد یک سخنرانی آتشین و افشاگرانه، این خیانت رژیم پهلوی را برملا ساخت. رژیم که خود را در خطر می‌دید، تنها راه را در تبعید امام به ترکیه دید. ١٦

اوضاع پس از انقلاب

در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از مواردی که مورد انتقاد شدید حضرت امام خمینی(ره) قرار می‌گرفت، بحث مستشاران آمریکایی بود. حضرت امام در سخنرانی مورخ 13 آبان 1357 خود در تحلیل وضع ارتش شاهنشاهی می‌فرمایند: «الان وضع نظامی ما، وضع ارتش ما، یک وضع ارتش انگلی است. ارتشی که تحت نظام آمریکا و به نفع آمریکا دارد اداره می‌شود. چهل و پنج هزار، پنجاه هزار، بعضی می‌گویند شصت هزار از مستشاران آمریکا، مفت‌خوران آمریکا ریخته‌اند به جان ما و در مملکت ما هستند. آن همه پایگاه برای خودشان درست کرده‌اند. اشغال نظامی است مملکت ما، اشغال آمریکایی است مملکت ما» ١٧

به هر حال به برکت پیروزی انقلاب اسلامی به این لکه ننگ یعنی مستشاری پایان داده شد و عزت و افتخار دیگری برای ارتش و نظامیان ایرانی به ارمغان آمد. هر چند در ابتدای پیروزی انقلاب، دولت موقت سعی کرد که بار دیگر مستشاران نظامی آمریکا را در ایران بپذیرد و آن‌ها را در امور نظامی ایران فعال سازد ولی با برخورد قاطع امام امت و افشاگری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان نمایندة حضرت امام در شورای عالی عالی دفعا بودند، پرونده سیاه و پر از خیانت مستشاران نظامی آمریکا در ایران بسته شد.

اصل 145 قانون اساسی نیز در جهت تحیم بخشیدن به این افتخار انقلاب اسلامی‌، مقرر داشت: «هیچ فرد خارجی به عضویت در ارتش و نیروهای انتظامی کشور پذیرفته نمی‌شود.» ١٨

از سوی دیگر در راستای گسترش این دستاورد انقلاب اسلامی و پایادن دادن به بحث مستشاری در سایر کشورها، حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی موفخ 17 آبان 1359 خویش خطاب به عده‌ای از برادران پاکستانی فرمودند: «ا کی باید ما و دولت‌های ما تحت سلطه اجانب باشیم؟ تا کی باید مستشاران آمریکا و شوروی به ما حکومت کنند؟ تا کی باید یک گروهبان شوروی، یک گروهبان انگلیسی، یک گرهبان آمریکایی بر ارتش ما حکومت کند؟ ما آن‌ها را بیرون کردیم، شما هم بیرون کنید، سایر ممالک هم بیرون کنند.» ١٩


پی نوشت :
١ - ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص ٧٥
٢ - همان، ص ٧٤
٣ - در اینجا سولیوان با صراحت به نقش ارتش برای حفظ تاج و تخت رژیم شاهنشاهی که پشتوانه مردمی نداشت و متکی به ارتش بود، اشاره می کند.
٤ - ویلیام سولیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ص ٧٤
٥ - اسناد لانه جاسوسی (مستشاران نظامی آمریکا در ایران - ١) ص ط
٦ - سید محمد حسین عادلی (مترجم)، ماموریت مخفی در تهران (خاطرات ژنرال هایزر) ص ٦٦ الی ٨١
٧ - همان، ص ٦١
٨ - در جستجوی راه از کلام امام، دفتر ١٨، ص ٤٤، ٧ اسفند ١٣٥٧
٩ - همان، ص ٨٢ ، ١٩ بهمن ١٣٥٧
١٠ - سید محمد حسین عادلی (مترجم)، ماموریت مخفی در تهران (خاطرات ژنرال هایزر) ص ٦٦ الی ٤٦
١١ - جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، ص ٤٧
١٢ - علی شیخیان و علی محمدی و مهدی عبداللهی، نیروهای مسلح در وصیت نامه سیاسی - الهی امام خمینی (ره)، ص ١٥٦
١٣ - حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ١، ص ١٢٣
١٤ - مسعود اسداللهی، نقش مستشاران نظامی آمریکا در تحولات سیاسی ایران (١٣٣٨ - ١٣٥٨)، ص ١٢٩
١٥ - همان، ص ١٣٠
١٦ - اسناد لانه جاسوسی آمریکا (مستشاری نظامی آمریکا در ایران - ١) ص ی
١٧ - همان، ص الف
١٨ - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص ٧٦
١٩ - در جستجوی راه از کلام امام، دفتر ١٨، ص ٥٢


* منبع : ٩٢ دستاورد انقلاب اسلامی ایران، ص ٣٢٢
دسته ها :
يکشنبه بیست و دوم 10 1387
X