استقلال و ضداستعماری شدن دانشگاهها
اهمیت و نقش دانشگاهها به عنوان عالیترین مراکز آموزش کشور در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر کسی پوشیده نیست. تربیت نخبگان و اندیشمندان جامعه، تأثیرگذاری بر سایر اقشار و عرصههای اجتماعی، تربیت و پرورش مدیران و مسؤولان عالیرتبه کشوری که در حوزههای مختلف؛ قدرت سیاسی؛ اقتصادی، فرهنگی، صنعتی را در آینده به دست خواهند گرفت، از جمله کارکردها و نقش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی میباشد.
به همین جهت است که حضرت امام خمینی(ره) در اهمیت دانشگاهها فرمودهاند: «دانشگاهها مبدأ تحولات است... دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود(١). »
نظر به چنین اهمیت والایی برای دانشگاهها و از آن جا که رژیم منحوس پهلوی، رژیمی وابسته و متکی به غرب بود و از استقلال سیاسی و فرهنگی برخوردار نبود، لذا تلاش وافری در جهت وابسته نمودن دانشگاهها به غرب و تأثیرپذیری از سیاستهای غربی مینمود. این تلاشها نیز متأسفانه به ثمر نشسته وعملاً دانشگاهها، غیرمستقل و وابسته به غرب بودند. این وابستگی در حوزههای مختلف سیاستگذاری، مدیریت، آموزش، اندیشه و تفکر و رفتار و کردار دانشجویان به چشم میخورد.
نتیجة وابستگی دانشگاهها به غرب و عدم برخورداری از استقلال، این بود که بخش عمدهای از نخبگان و اندیشمندان کشور دارای افکار و اندیشهای وابسته و وامدار به غرب بودند و بر این اساس به تئوریپردازی و اندیشهسازی میپرداختند. همچنین اداره پستهای کلیدی و مهم جامعه و مدیریت حوزههای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به دست افرادی بود که وابستگی فکری و اندیشهای به غرب داشتند. از سوی دیگر این وابستگی موجب سرایت فرهنگ غربگرایی و عدم استقلال به سایر حوزههای اجتماعی شده و دامنة بیهویتی و غربگرایی را گسترش میداد.
در حقیقت اگر چه جهتگیری و سیاستگذاری کلی در دانشگاه، خود تابعی از سیاست عدم استقلال سیاسی و بیگانهپرستی سیاستمداران کشور بود، با این حال نضج و رشد فرهنگ وابستگی به غرب در دانشگاهها، متقابلاً موجب تقویت نظام وابستة شاهنشاهی و تحکیم ارکان آن می"ردید. در واقع نقشی که دانشگاهها در جهت وابسته نمودن کشور به بیگانگان داشتند، نقشی بود که از سایر اقشار و گروههای اجتماعی به سادگی برنمیآید. به همین جهت بود که حضرت امام خمینی(ره) میفرمودند: «مردم بازار نمیتوانند ما را بکشند به دامن شوروی یا آمریکا، مردمی که دهقان هستند نمیتوانند ما را بکشند به دامن این و آنع مردمی که در کارخانهها هستند نمیتوانند این کار را بکنند... آن که میتواند ما را وابسته کند و در دامن آمریکا و شوروی بکشد، دانشگاه است. برای این کار این که همه چیز ما در دانشگاه است. همت کنید باهم دانشگاه را اصلاح کنیم(٢). »
حضرت امام0ره) نسبت استقلال دانشگاه اهمیت خاصی قائل بودند و از اولین روزهای پیروزی انقلاب در سخنان خود آن را مورد اشاره و تأکید قرار دادند. از جمله در سخنرانی مورخ 27 بهمن 1357 خود که تنها پنج روز از پیروزی انقلاب گذشته بود، با اشاره به ترس رژیم پهلوی از استقلال دانشگاهها فرمودند: «... اینها دانشگاهها را با هر قدرتی که داشتند عقب نگه میداشتند. نمیگذاشتند که اساتید ما درست بچههای ما را تعلیم کنند، نمیگذاشتند که بچهها تعلیماتشان درست بشود. این هم برای این بود که میدیدند که اگر چنانچه دانشگاه به طور صحیح عمل کند، مستقل باشد، بعد که این جوانها از دانشگاه بیرون بیایند، ضداستعمار بیرون میآیند. این هم یک نقشهای بود که اینها کشیده بودند(٣). »
همچنین در سخنرانی مورخ 1 اردیبهشت 1359 خود با اشاره به شدت خطر دانشگاه استعماری، فرمودند: «ما از حصر اقتصادی نمیترسیم، ما از دانشگاهی میترسیم که جوانهای ما را آن طور تربیت کنند که خدمت غرب بکنند، ما از دانشگاهی میترسیم که آن طور جوانهای ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند(٤). »
در جایی دیگر نیز میفرمایند: (٥) «ما با تخصص مخالف نیستیم، با علم مخالف نیستیم، با نوکری اجانب مخالفیم، ما میگوییم که تخصصی که ما را به دامن آمریکا بکشد یا انگلستان، یا به دامن شوروی و چین بکشد، این تخصص مهلک است، نه تخصص سازنده... تخصصی که در خدمت اجانب است ضررش از همه چیز بالاتر است. علمی که ما را بکشد به طرف آمریکا یا شوروی، آن علم، علم مضر است. آن علمی است که برای ملتها هلاکت میآورد... ما میخواهیم یک دانشگاهی داشته باشیم و یک کشوری داشته باشیم که این وابستگی مغزی را که مقدم بر همه وابستگیهاست و خطرناکتر از همة وابستگیهاست، نجات بدهد. ما اساتید دانشگاهی را میخواهیم که آن اساتید بتوانند مغزهای جوانان ما را مستقل بار بیاورند، غربی نباشند، شرقی نباشند، رو به غرب نایستند، آتاتورک نباشند و تقیزاده هم نباشند. ما میخواهیم یک دانشگاهی داشته باشیم که بعد از چند سال دیگر تمام حوائج خودمان را، خودمان تحصیل کنیم(٦). »
در عرصه فرهنگی و دینی، مهمترین حوزهای که رژیم پهلوی تلاش میکرد در دانشگاهها سست و متزلزل کند، اعتقادات و باورهای دینی بود. رژیم پهلوی سیاست غیردینی کردن دانشگاهها و سست نمودن اعتقادات و باورهای دینی را در بین اساتید و دانشجویان در دستور کار خود قرار داده بود. رژیم پهلوی مایل بود اساتید و دانشجویان با پشت پا زدن به افکار و اندیشة دینی و غیرت و تعصبات مذهبی، مرام لائیک و بیقیدی را پیشه خود ساخته و دنبالهرو فرهنگ غربی باشند.
در این مورد حضرت امام خمینی(ره) در وصیتنامه خویش میفرمایند: «از امور بسیار بااهمیت و سرنوشتساز مسأله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است... باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه به ایران و اسلام ضربه مهلک زده است، قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگر دانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر، با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادی خانه خراب کن بر ملت محروم غارت زده تحمیل نمی شد و هرگز پای مستشاران خارجی به ایران باز نمیشد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آنع اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند.
اگر مجل و دولت و قوة قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه می گرفت، ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آن چه که امروز در مقابل اسلام عرض اندام میکند، از دانشگاهها به مراکز قوای سه گانه راه مییافت، امروز ما، غیر امروز و میهن ما، غیر این میهن و محرومان ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکدهها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود، در هم پیچیده و این ارث کشور بر باد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود و دانشگاهها اگر اسلامی انسانی ملی بود میتوانست صدها و هزارها مدرس (شهید سید حسن مدرس) به جامعه تحویل دهد(٧). »
علاوه بر اعتقادات دینی، در حوزه عمل به موازین اسلامی و رعایت اصول اخلاقی و ارزشی نیز، رژیم پهلوی فضای حاکم بر دانشگاهها را همانند فضای عمومی جامعه، به فساد و تباهی کشانده بود. نه تنها حجاب از سوی بخش عظیمی از دانشجویان دختر و اساتید زن رعایت نمیشد، بلکه پوشش نامناسب و مستهجن دختران و اختلاط و روابط بیقید و بند آنها با مردان، چنان فضای فاسدی را به وجود آورده بود که هم دانشجویان پسر و هم اساتید مرد را به تباهی و فساد اخلاقی میکشاند.
حجم و گستردگی فساد و حاکمیت فرهنگ بیبندوباری و فقدان غیرت و تعصب دینی، موجب شده بود که فضای مسموم بر محیط دانشگاه حاکم شده و عرصه بر افراد متدین و مذهبی تنگ گردد. با وجود چنین جوی، دیگر لازم نبود رژیم خود مستقیماً به جنگ مظاهر ارزشی برود و مثلاً جلو نماز خواندن و محجبه شدن دختران را بگیرد و فضای آلوده، به اندازة کافی عرصه را بر چنین گرایشاتی تنگ میکرد. اما از آن جا که به هر حال عدهای از دانشجویان دختر و پسر، متدین و مذهبی بودند رژیم تحمل آنها را نداشت، در سال 1356 رژیم پهلوی تصمیم گرفت از ورود دختران دانشجوی چادری به محوطه دانشگاه جلوگیری کند، اما این طرح چند روزی بیشتر دوام نیاورده و رژیم عقبنشینی کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال بعد، به همه ی این مفاسد و بیبندوباریها پایان داده شد و رژیم فاسد پهلوی برای همیشه از صحنه روزگار حذف گردید. به برکت انقلاب اسلامی، اعتقادات و باورهای دینی در بخش عظیمی از دانشجویان ظهور و بروز کرده و فضای اسلامی و سالمی بر محیط دانشگاهها حاکم گردید. نه تنها حجاب اسلامی در حد ضرورت خود از سوی بخش عظیمی از دختران دانشجو، آن هم از روی میل و اختیار رعایت گردید، بلکه قشر قابل توجهی از دختران دانشجو، حجاب برتر یعنی چادر را به عنوان حجاب برای خویش برگزیدند.
در زمینه عمل به سایر احکام و واجبات اسلام نیز تحولات چشمگیری در دانشگاهها به وجود آمد. انجام فریضة نماز و روزهع توجه جدی به نماز جماعت، ادعیه و زیارات و نیز گرایش به سوی قرآن در زمینههای مختلف روخوانی، قرائت، حفظ، مفاهیم و تفسیر به شکل گسترده وق ابل توجهی در محیط دانشگاهی رواج یافت. اگر در رژیم گذشته فضای حاکم بر محیط دانشگاه در ایام مبارک رمضان، فضای روزه خواری و دهنکجی به ارزشهای دینی بود، به فضایی معنوی و روحانی و پرهیز از تظاهر به روزهخواری تبدیل گردید.
اوج تحولات معنوی و فرهنگی ایجاد شده در دانشجویان پس از انقلاب را میتوان در ایثار و فداکاریهای آنان در دوران دفاع مقدس مشاهده نمود که چگونه دانشجویانی که تا چند سال پیش در چنان فضای آلودهای به دور از مفاهیم معنوی و اخلاقی سرگرم تعلقات دنیایی بودند، دست از آنها برداشته و با ایثار جان خویش در راه دفاع از دین و مملکت گام برداشتند. حضور داوطلبانه دهها هزار دنشجو از سراسر کشور در صحنههای دفاع مقدس و تقدیم هزاران شهید، جانباز و آزاده، نما و جلوهای از تحولات فرهنگی ایجاد شده در عرصه دانشگاههای کشور میباشد. برای تکمیل این تحولات و نهادینه شدن آنها، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، ایجاد اصلاحات لازم در دانشگاهها و تبدیل آن به دانشگاهی اسلامی از مسائل مهمی بود که در دستور کار مسؤولین بلندپایه نظام قرار داشت.
در این رابطه حضرت امام خمینی(ره) در سخنرانی خود برای جمعی از دانشجویان در تاریخ 1 اردیبهشت 1359 فرمودند: «ما که میگوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آن جا تدریس کنند... ما میگوییم که دانشگاههای ما مانع از ترقی فرزندان این آب و خاک است... ما میگوییم که جوانهای ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربا به تربیت اسلامی نیستند... و لهذا آن چیزی که از دانشگاههای ما بیرون آمده است یک انسان متعهد، یک شخصی که برای مملکت خودش دلسوز باشد و تمام نظرش به این نباشد که منافع خودش را به دست بیاورد، ما نداریم... میخواهیم بگوییم که دانشگاههای ما باید در احتیاجاتی که ملت دارند در خدمت ملت باشد نه در خدمت اجانب(٨). »
در همین راستا و در جهت ایجاد بسترهای لازم برای ایجاد تحولات فرهنگی لازم در دانشگاهها، نهادها و سازمانهایی نیز تشکیل شدند که با فعالیت خویش به این روند کمک شایانی نمودند. تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویی، تشکیل بسیج دانشجویی، تأسیس جهاد دانشگاهی و نیز نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها از جمله این موارد میباشد. هر کدام از این نهادها با فعالیتهای فرهنگی گوناگون خویش در جهت ایجاد بسترهای لازم برای تحقق اصلاحات و تحولات معنوی و دنیوی در عرصه دانشگاهها، گامهای مهم و قابل توجهی برداشتند.
پی نوشت:
١-در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و یکم، ص ٢٠.
٢- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و یکم، ص ٢٤.
٣- کوثر( مجموعه سخنرانیهای حضرت امام خمینی ره، جلد ٣، ص ٣٨٤.
٤- آیین انقلاب اسلامی، گزیده ای اندیشه و آراء امام خمینی(ره)، ص ٢٤٩.
٥- سخنرانی مورخ ٤/٣/١٣٦٠.
٦- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر بیست و یکم، ص ٢٢٦.
٧- وصیت نامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره)، ص ٤٣.
٨- آئین انقلاب اسلامی، گزیده ای از اندیشه و آراء امام خمینی(ره)، ص ٢٤٥.
* منبع: کتاب ٩٢ دستاورد انقلاب اسلامی ایران، ص ٢٤٦
دسته ها :
يکشنبه بیست و دوم 10 1387